ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

سردار دلها شهادتت مبارک

انا لله و انا الیه راجعون سردار بزرگ و پر افتخار ایران آسمانی شد انتقام سختی در انتظار جنایتکاران است بخشی از پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی (حفظه الله)  ...
14 دی 1398

بازم رنگ جدید

سلام طاها جونم شما جدیدا رنگ نارنجی  و سیاه رو فرا گرفتی. نارنگی بهت نشون میدم میگم این چیه میگی نارنگی میگم چه رنگیه میگی نارنجی من بقربانت شوم.😍🥰😘 جدیدا نمیدونم چمه خیلی عصبی شدم خدا جونم آرامش رو به روح و قلبم برگردون🙏🙏🙏🙏
13 دی 1398

فرار از تهران دودی

چهارشنبه سحر رفتیم نور _مازندران پیش مامان جان و بابا جان. از خونه زدیم بیرون انگار ماشین سوار دود بود. با اینکه شیشه ماشین پایین نبود چشم و گلوهامون درد گرفته بود.  اندیشه از تهران آلوده تر بود از تهران که خارج شدیم به پردیس رسیدیم از دود خارج شدیم.  پنجشنبه هم عمو میثم، زن عمو ساره و ترنم کوچولو هم آمدند.  هوای مازندران عالی بود عالی چند روز واقعا نفس کشیدیم.    جمعه ساعت 9 شب شمال را به مقصد تهران دودی ترک کردیم ساعت 1/30شب خانه رسیدیم . اینم شاهکار هنری من خوش به حال من و دریا و غروب و خورشید و...
7 دی 1398
1